من نخاستم درخاک غربت سفرکنم
من نخاستم درخاک غربت سفرکنم
فقط اين درقسمت منوتوجدائي بودوبس
کي ميدونست که ازهمدورميشويم؟
چي فايده داشت بهم بودنم؟
آخرش سوختن قلب وتنهاي بودوبس
نخاستم تايک عمرت شکسته بال وپرت کنم
ريخته اشک نم نم بارون ازچشات گذري کنم
من هنوزعاشقتم آخرين حرفم اين بودوبس
شعرازسخی نظری
سخی نظری وطن دوست
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: